سلام، سلامی به زیبایی باروون، سلامی به قشنگی باروون پاییزی.
حالتون چطوره؟
بابا من که مثل همیشه عالیه عالیم
جاتوون خالی نبودین، نبودین دیشب ببینین جه باروونی میومد انار، وای وای نمی دونم چی بگم؛
من عاشق اینم که یه روز باروونی برم زیر باروون دستامو باز کنم و بچرخم، مثل دیوونه ها،
آقا نخند؛
میگم نخند؛
چی؟!؟!؟
ها ها ها....
میدونم، بابا میدونم دیوونه ام؛
از دیوونه هم که هرکاری بر میاد
به قول سهراب: زیر باوون باید رفت/ دوست را زیر باروون باید دید/عشق را زیر باران باید جست!!!!(ادامه ی شعر توی ادامه مطلب)؛
حالا بگذریم؛
من تو این دنیا سه چیزو خیلی خیلی دوس دارم و دیوونشم:
اول بچه، من عاشق بچه ام[آقا فکر بد نکن!!! بی ادب!!!! دارم جدی میگم خوب]؛
دومیش پاییز، ووو نگو!!! دوس دارم روی بگای خشک راه برم تصورش رو بکن:خش خش خش...
سومیش باروون که گفتم دارم.
زیادی خرف زدم؛
آخه آدم پر حفی ام، وقتی با یکی صحبت میکنم دوس دارم حرف زدن رو تمووم نکنم، میشناسید منو که؛
خوب براتون آرزو های خوب خوب مثل یه آرزوی باروونی دارم و آرزو میکنم همه ی روزاتون باروونی باشه؛
خوش باشین و سلامت؛
کووچوولوو مووچوولوویه شمام.
بدرود....
ادامه مطلب ...باز محرم رسید، ماه عزای حسین
سینهی ما میشود، کرب و بلای حسین
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه
تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین
با سلام،
حالتون؟
احوالتون؟
امروز چیزی ندارم بگم،
جز تسلیت و اینکه بگم که من زنده ام فقط برای نوکری آقا اباعبدالله الحسین(ع) ......
امیدورم که عزاداری امسالم باشکوه تر از هر سال بشه،
التماس دعا.
یا علی.
سلام؛
حال شما؛
خوب هستین که ایشالا؛
بازم خدا رو شکر؛
راستی عیدتون مبارک؛
امروز بزرگ ترین عید ما مسلمونهاست؛
راستی نمار روزه هاتون قبول؛
البته اگه گرفتین و خوندین؛
من که تقریباً نصف بیشترش رو گرفتم؛
خیلی خیلی دلم براتون تنگ شده و امیدوارم که هرجا هستین موفق باشین؛
شما رو به خدای بزرگ میسپارم؛
دوستون دارم و میبوسمتون؛
فعلاً ذت زیاد.
راستی اگه وقت دارید یه سری هم به ادامه ی مطلب بزنید....
ادامه مطلب ...سلام،
حال شما؟
امید وارم که مثل من خوبه خوب باشید،
امروز خیلی دلم گرفته بود، واسه همین اومدم خونه داداشم، آخه وقتی دلم میگیره میام اینجا با دوقولوهای داداشم بازی میکنم،
محمد و زهرا؛
خیلی خیلی دوسشون دارم؛
اینم عکسها شونه:
سمت راستیه زهرا و سمت چپیه محمد؛
اونی هم که میبینید کناره محمدِ فاطمه(اولین بچه داداشم) هست که الان تهرونه؛
الان به عبارتی میشــــــــــه گفت که یه سال و بیست و سه روز دارن؛
الان هم دارن از صندلی میان بالا تا دستشون به لب تاب برسه؛
فقط میخواستم اولین پستم رو توی بلاگ اسکای با این نفسام شرو کنم؛
خوب من برم تا منو نخوردن؛
راستی فردا شب، شبه قدرِ؛
التماس دعا؛
دوستون دارم؛
عاشقتونم؛
فعلاً.